Tuesday, July 26, 2005




3 شاید این طور به نظر بیاد که تموم شدم .
بات ...

:::

از پیرزن ها متنفرم .
دستم بود همشون رو تکه تکه می کردم .
حتی ننه شما دوست عزیز .
حتی سالها بعد خود شما دوست عزیز .

:::

چرا اینجا دوباره؟
چون شما معمولا تو اتاق خواب نمیرینید .


:::

به هر حال حرف برای گفتن زیاد است ؛
ولی از مدیوم این بلاگ ها خارج .
شاید روزی ترمیم کردم این سوراخ را و
صددرصد کارگردان بزرگی خواهم شد .


ARCHIVE
October 2004  November 2004  December 2004  January 2005  February 2005  March 2005  April 2005  May 2005  June 2005  July 2005  August 2005 
H A 6
2 P A
H O M E
M A I L
X M L