Wednesday, October 06, 2004


3 Addle



3 من و کرمعلی روی سرسره سر می خوردیم که آخوند محل اومد و گفت شما خجلات نمی کشید روی سرسره دارید سر می خورید.کرمعلی که تا حالا تو زندگی گناه نکرده بود گفت :اِ گناهه؟ جدی میگید؟ کجای قرآن اومده؟
ملای محل باهمون لبخند دلنشین روحانیش به کرمعلی خندید و گفت:ای بابا قرآن که کسشره
من رو بگی که خودم از کفار خارکسده و به نوعی ید ابی لهب محسوب می شم شرمم اومد.
من و کرمعلی یه خاصیت که داریم وقتی باهمیم...شرم و شاش و ان و خنده مون با هم می یاد
ملا با لبخند گفت : بهتون نمی خوره اهل مکتب رفتن باشین
من هم بیلاخم پشت کارت دانشجویی جاسازی شده بود.
آقا گفت:من تازه جلق زدم ولی آخوند بعدی حتما میکنتتون. برید و سرسره بازی نکنین
ما هم چون تو سوراخ کونمون فیلم ها و آهنگ های مبتذل تعبیه کرده بودیم متاسفانه مجبور شدیم که متواری بشیم.


Comments: Post a Comment
ARCHIVE
October 2004  November 2004  December 2004  January 2005  February 2005  March 2005  April 2005  May 2005  June 2005  July 2005  August 2005 
H A 6
2 P A
H O M E
M A I L
X M L