3
صبحها که یکی روحم رو تو جسمم جا می زنه
اون موقع که معلوم نیست میمیرم یا میمونم
وقتی که از ترس چشمام رو می بندم ولی باز همه جا رو می بینم
به چی فکر کنم خوبه؟به چی بخندم خوبه؟
پ ن :داشتن مشکلات متفاوت و غیرقابل باور هم از تخمی ترین مصائب است
ولی به شدت لذت بخش
اون موقع که معلوم نیست میمیرم یا میمونم
وقتی که از ترس چشمام رو می بندم ولی باز همه جا رو می بینم
به چی فکر کنم خوبه؟به چی بخندم خوبه؟
پ ن :داشتن مشکلات متفاوت و غیرقابل باور هم از تخمی ترین مصائب است
ولی به شدت لذت بخش