Sunday, December 05, 2004




3 هميشه از چشم اخرين هنرپژوه خود نگين انگشتر بسازيد تا بداند چقدر با او مهربان بوده ايد
سپس در حالي که در تنهايي خود به تنهايي خود مياويزيد
دست سردش را در دستان خود گرم کنيد
با قلمویِ مو هايش آسمان خود را رنگ بزنید
از سياه گرفته تا هاي لايت آرامش
زندگان طالب بينايي هستند و مردگان بينا تر
پاهاشان را از سقف بیاویزید
تا بوي تعفن شان را با رنگ ناخن هايشان استشمام کنيد
از گوشتشان خورشت غرور بپزيد
و از پوستشان پتوي شعور بدوزيد
قلبشان را در سطل های زباله بیندازید تا شهروند نمونه باشيد
مغزشان را به گوسفندهايي که نارسايي مغزي دارند اهدا بنمایید
و با استخوان هايش سگ هاي گشنه را در ميدان شهر اطعام کنيد.
باشد که ارضا شويد که خداوند با ارضا شدگان است.


Comments: Post a Comment
ARCHIVE
October 2004  November 2004  December 2004  January 2005  February 2005  March 2005  April 2005  May 2005  June 2005  July 2005  August 2005 
H A 6
2 P A
H O M E
M A I L
X M L